رمزگشایی الگوی کف دوقلو: کلید طلایی معامله موفق!

برای تعیین اهداف سود در الگوی کف دوقلو، می‌توان دو روش مختلف را در نظر گرفت. در روش محافظه‌کارانه، هدف قیمت برابر با فاصله بین دو پایین‌ترین نقطه و اوج متوسط است. در روش تهاجمی‌تر، هدف قیمت دو برابر این فاصله است. این به این معناست که در روش اول، قیمت باید به اندازه فاصله بین پایین‌ترین نقطه‌ها و اوج متوسط افزایش یابد و در روش دوم، قیمت باید دو برابر این فاصله افزایش یابد.

فرض کنید در حال قدم زدن در ساحل هستید و ناگهان به دو گودال بزرگ برمی‌خورید. این گودال‌ها می‌توانند نشان‌دهنده دو کف در نمودار قیمت یک سهم یا ارز دیجیتال باشند. در تحلیل تکنیکال، الگوی دو کف زمانی شکل می‌گیرد که قیمت دو بار به یک سطح حمایتی (نقطه پایین) می‌رسد و هر بار از آن سطح برمی‌گردد. این الگو می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که خریداران در حال قوی‌تر شدن هستند و ممکن است روند نزولی به پایان برسد و روند صعودی جدیدی آغاز شود.

همانند بسیاری از الگوهای نمودار، الگوی دو کفی برای تحلیل دید میان مدت تا بلندمدت بازار مناسب است. به طور کلی، هر چه مدت زمان بین دو کف در الگو بیشتر باشد، احتمال دقیق بودن الگوی نمودار بیشتر است.

الگوی کف دوقلو معمولاً پس از یک دوره کاهش قیمت در یک ارز یا سهام شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده بازگشت احتمالی به یک روند صعودی است. برای تأیید این الگو، باید تغییرات مثبت در عوامل بنیادی مرتبط با ارز یا سهام و بازار به طور کلی مشاهده شود. این تغییرات می‌توانند شامل بهبود درآمد یا شرایط اقتصادی باشند. همچنین، حجم معاملات باید در طول شکل‌گیری الگو با دقت بررسی شود. در طول دو مرحله صعودی قیمت در الگو، افزایش حجم معاملات معمولاً دیده می‌شود که نشان‌دهنده فشار صعودی قوی است و الگوی کف دوقلو را تأیید می‌کند.

به عنوان مثال، در نمودار قیمتی روزانه شرکت (AMD) که روندی نزولی داشته، شاهد تشکیل الگوی کف دوقلو هستیم. کف اول، با حجم خرید بالا بعد از یک افت ناگهانی و شدید شکل می‌گیرد. در این ناحیه شاهد تشکیل یک کندل بلند با سایه پایینی بلند (در تحلیل کندل استیک، این نوع کندل سیگنال برگشت صعودی است) و همچنین یک خط روند صعودی هستیم. اما کف دوم، حدود 10% پایین‌تر از کف اول شکل می‌گیرد. این موضوع به معامله گران هشدار می‌دهد که احتمال افت مجدد قیمت وجود دارد، چرا که معمولا بازگشت قیمت بعد از اولین کف بین 10 تا 20% است. همچنین خط گردن خطی افقی است که از بالاترین نقاط هر دو کف عبور می‌کند. کف دوم الگوی کف دوقلو بین 3 تا 4 درصد پایین‌تر از کف اول قرار دارد که به اعتبار الگو می‌افزاید.

با وجود تشکیل این کف دوم، معامله گران باید محتاط باشند و برای احتمال اصلاح قیمتی یا حتی شروع یک روند صعودی جدید آماده باشند، چرا که سطح حمایتی دو بار لمس و آزمایش شده است.

اگر قیمت از پایین‌ترین سطح الگوی کف دوقلو پایین‌تر بیاید، این الگو باطل می‌شود و روند نزولی ادامه پیدا می‌کند. در مقابل، اگر قیمت در نمودار روزانه بالاتر از میانگین بسته شود، نشان‌دهنده یک معکوس قطعی و احتمالا شروع یک روند صعودی جدید است. تشخیص الگوی کف دوقلو می‌تواند سودآور باشد، اما به شرطی که به درستی تفسیر شود. به همین دلیل، معامله گران باید قبل از هر اقدامی صبر و دقت زیادی به خرج داده و منتظر تاییدیه‌های صعودی در نمودار قیمت، مثل افزایش حجم معاملات یا شکست خط گردن باشند. این الگو به طور معمول در نمودارهای روزانه و هفتگی به خوبی قابل مشاهده است.

در الگوی کف دوقلو، دو کف نیاز به دقیقا یکسان بودن ندارند. این به معنایی است که فضایی برای تفاوت‌های نسبی بین آنها وجود دارد. با این حال، تفاوت‌های آنها باید در محدوده‌ای حدود 3 تا 4 درصد باشند. به عبارت دیگر، اگر دو کف در الگوی کف دوقلو را در نظر بگیرید، آنها می‌توانند کمی متفاوت باشند، اما نباید تفاوت زیادی داشته باشند.

در تحلیل تکنیکال، الگوی “کف دوقلو” به این معنی است که قیمت دو بار به یک سطح حمایتی کلیدی می‌رسد و سپس از آن سطح جهش می‌کند. این الگو نشان دهنده احتمال افزایش قیمت و شروع یک روند صعودی جدید است.

به بیانی دیگر، الگوی کف دوقلو نشان دهنده تغییر جهت به سمت بالا و احتمالا شروع یک روند صعودی جدید است، به طوریکه فروشندگان یک روند نزولی ایجاد کرده اند که به نقطه پایین (حمایت) رسیده است که منجر به بازگشت یا پوشش کوتاه شده است. بازگشتی که در پی می آید اصلاحی در روند نزولی کلی در نظر گرفته می شود، به این معنی که فروشندگان هنوز سر جای خود هستند و در نهایت تلاش دیگری برای مسیر نزولی انجام می دهند. با این حال، سطح پایین/حمایت قبلی دوباره می‌تواند حفظ شود، به این معنی که ممکن است اصول اولیه تغییر کرده باشد و فشار فروش تمام شده باشد و فروشندگان ناگهان در سمت اشتباه حرکت نزولی قرار گیرند.

البته! در الگوی کف دوقلو، دو کف نیاز به دقیقا یکسان بودن ندارند. این به معنایی است که فضایی برای تفاوت‌های نسبی بین آنها وجود دارد. با این حال، تفاوت‌های آنها باید در محدوده‌ای حدود 3 تا 4 درصد باشند. به عبارت دیگر، اگر دو کف در الگوی کف دوقلو را در نظر بگیرید، آنها می‌توانند کمی متفاوت باشند، اما نباید تفاوت زیادی داشته باشند.

برای مثال، اگر کف پایین‌تر نشان‌دهنده‌ی اتمام فشار فروش باشد، کف بالاتر می‌تواند به عنوان یک سطح حمایت مهم در نظر گرفته شود. این تفاوت‌ها در قیمت‌ها می‌توانند نشان‌دهنده‌ی تغییرات در نیازها و علاقه‌های بازار باشند.

الگوی کف دوقلو، یک الگوی نمودار مهم برای تشخیص تغییرات طولانی‌مدت در روندها هستند. این الگو نشان‌دهنده رسیدن به پایین‌ترین سطح قابل پیش‌بینی در آینده است. بعد از رسیدن به پایین ترین سطح دوم، معمولاً 10% تا 20% بازگشت رخ می‌دهد. اگر چشم‌انداز اساسی به نفع اوراق بهادار تغییر کرده باشد، ممکن است روند صعودی بیشتری وجود داشته باشد. به عنوان مثال، چشم‌انداز مثبت سود آینده می‌تواند یک روند صعودی جدید را نشان دهد.