پیشبینی نوسانات بازار با درجه بندی امواج الیوت
پیشبینی نوسانات بازار با امواج الیوت، درک عمیق تری را برای شناسایی رفتار قیمت در تحلیل تکنیکال به ما میدهد. در موضوع قبلی، آموختیم که نظریه موج الیوت یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است که توسط رالف نلسون الیوت توسعه پیدا کرد. الیوت 9 درجه برای این امواج تعریف کرد که نشان دهنده دوره های زمانی مختلف هستند.
درجهبندی امواج الیوت
درجهبندی امواج الیوت نقشی کلیدی ایفا میکند و به درک عمیقتر الگوهای حاکم بر حرکات قیمت یاری میرساند.همانطور که یک موجود زنده از سلولهای ریز تا اندامهای پیچیده تشکیل شده، امواج الیوت نیز در سطوح مختلف با نام درجه دستهبندی میشوند. این درجهبندی، سلسله مراتبی را آشکار میکند که از ابرچرخه بزرگ در راس هرم تا ریزمینیوت در پایینترین سطح امتداد مییابد.
هر درجه، موجی از امواج کوچکتر را در بر میگیرد و گویی تصویری از سطحی ظریفتر از بازار را ارائه میدهد. به عبارت دیگر، هر موج در دل خود، موجهای ریزتری با درجه پایینتر را جای داده که با نظم و انسجام در کنار یکدیگر، حرکات کلی بازار را رقم میزنند.
این سلسله مراتب، نهتنها به درک عمیقتر الگوهای قیمتی کمک میکند، بلکه ابزار ارزشمندی برای تحلیلگران و معاملهگران فراهم میآورد تا با درک موقعیت خود در هر درجه، تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند.
در ادامه، مروری کوتاه بر مهمترین درجههای امواج الیوت خواهیم داشت:
ابرچرخه بزرگ: غول پیکرترین درجه، با عمری به بلندای قرنها، که خود از 5 موج اصلی و 3 موج اصلاحی تشکیل شده است.
ابرچرخه: با دورهای 40 تا 70 ساله، تصویری از ابرچرخه بزرگ در مقیاسی کوچکتر ارائه میدهد.
چرخه: در بازه زمانی چند ساله، مبنای تحلیل روند حرکتی شاخصها و سهمها را تشکیل میدهد.
موج اولیه: ستون اصلی چرخه، با عمری چند ماهه تا چند ساله، که جهت حرکت کلی بازار را تعیین میکند.
موج میانی: در بازه زمانی چند هفته تا چند ماه، موجهای اولیه را به یکدیگر متصل میکند.
مینور: با عمری کمتر از یک ماه، اجزاء تشکیلدهنده موج میانی را میسازد.
مینوت: در روندی چند روزه، نقش آفرینی میکند و در نهایت مینورها را شکل میدهد.
مینیوت: کوتاهترین درجه، با عمری چند ساعته، که در کنار هم قرار گرفتنشان، مینوت را به وجود میآورد.
ریزمینیوت: لحظهای در بازار، که در چشم به هم زدنی ناپدید میشود و در کنار هم، مینیوت را میسازند.
امواج از درجه اصلی به امواج میانی تقسیم می شوند که آنها نیز به امواج فرعی تقسیم می شوند و امواج جزئی نیز به نوبه خود به امواج دقیقه و سپس به امواج زیر دقیقه تقسیم می شوند. این درجه ها هنگام اجرای روش تحلیل یا پیش بینی موج الیوت استفاده می شود. آنها همچنین برای تعیین موقعیت هر موج در چرخه کلی استفاده می شوند.
با نگاهی عمیق به تصویر بالا، می بینیم که موج 1 از 5 موج تشکیل شده است و این بدان معناست که موج 1 تنها بخشی از یک موج بزرگتر است. پس از پایان 5 موج محرکه (کامل)، متوجه شدیم که این 5 موج موج 1 را با درجه بزرگتری تشکیل می دهند زیرا در جهت روند یک موج محرکه بزرگتر هستند. در امواج اصلاحی، متوجه شدیم که این سه موج فقط بخشی از یک درجه بزرگتر هستند و موج 2 را تشکیل می دهند. درجات موج اطلاعات بیشتری در مورد اینکه چه امواجی می توانند در آینده ظاهر شوند و چه امواجی نمی توانند ظاهر شوند را ارائه می دهد.
اهمیت درجه بندی در تئوری امواج الیوت
شناسایی دقیق درجات موج یکی از بزرگترین چالشها به شمار میرود. دلیل این امر، فقدان اطلاعات دقیق و اتکای این نظریه به قضاوت و تفسیر شخصی است. نتایج تحلیل به شدت تحت تاثیر انتخاب درجه موج قرار میگیرد. به عنوان مثال، تحلیلگرانی که بر روی درجات بالاتر تمرکز میکنند، ممکن است به نتایج متفاوتی نسبت به تحلیلگرانی که به درجات پایینتر میپردازند، دست یابند.
یکی از موانع اصلی در دستیابی به تحلیل دقیقتر با استفاده از امواج الیوت، فقدان پایگاه داده تاریخی قوی است. دسترسی به اطلاعات قیمتی دقیق و با جزئیات کافی در بازههای زمانی طولانی، برای شناسایی الگوهای تکراری و تطبیق آنها با تئوری امواج الیوت ضروری است. با این وجود، هرچه دادههای تاریخی بیشتری در اختیار تحلیلگران باشد، اعتبار تحلیلهای انجام شده با استفاده از نظریه موج الیوت نیز افزایش مییابد. در حال حاضر، تحلیلگران به شدت به تجزیه و تحلیل از درجه اصلی تا درجه فرعی امواج تکیه میکنند. این امر به دلیل محدودیتهای موجود در دسترسی به اطلاعات دقیق و قابل اتکا است.
درک ساختار چرخه پایه در نظریه امواج الیوت
نظریه امواج الیوت با ظرافت، نظم را در دل نوسانات بازار آشکار میکند. در این میان، چرخه پایه نقش اساسی ایفا میکند و به درک بهتر الگوهای حاکم بر حرکات قیمت یاری میرساند.
هر چرخه پایه از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
موج محرکه: شامل 5 موج است که در جهت روند کلی بازار حرکت میکنند.
موج اصلاحی: شامل 3 موج است که در خلاف جهت روند کلی بازار حرکت میکنند.
این ساختار 5-3، حداقل چارچوب مورد نیاز برای شکلگیری نوسانات و پیشرفت در جهت صعودی یا نزولی است.
پس از اتمام یک چرخه، چرخهای دیگر آغاز میشود. به این معنی که پس از اتمام 3 موج اصلاحی، انتظار میرود که بازار 5 موج محرکه دیگر را تجربه کند.
مروری بر امواج تشکیلدهنده چرخه پایه:
موج 1: موج آغازین: این موج، آغازگر یک روند صعودی جدید (در بازار خرسی) یا فشار اولیه نزولی (در بازار گاوی) است.
موج 2: اولین اصلاح: این موج، اولین حرکت در خلاف جهت روند محرکه بوده و به دلیل سودگیری معاملهگران از روند قبلی شکل میگیرد.
موج 3: موج قوی: این موج، قدرتمندترین و بزرگترین موج در روند محرکه است و نشاندهنده تمایل شدید بازار به حرکت در جهت روند غالب است.
موج 4: اصلاح دوم: این موج، دومین حرکت در خلاف جهت روند محرکه بوده و فرصتی برای معاملهگران برای ورود به بازار در جهت روند اصلی فراهم میکند.
موج 5: موج نهایی: این موج، آخرین موج در روند محرکه بوده و ممکن است کوتاهتر از سایر امواج محرکه باشد.
نتیجهگیری و کلام آخر
نظریه امواج الیوت با دستهبندی امواج در سطوح مختلف (از ابرچرخه بزرگ تا ریزمینیوت)، درک عمیقتری از الگوهای حاکم بر حرکات قیمت ارائه میدهد. این درجهبندی، ابزاری ارزشمند برای تحلیلگران و معاملهگران است تا با درک موقعیت خود در هر درجه، تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند.
با وجود چالشهایی مانند شناسایی دقیق درجات موج و فقدان پایگاه داده تاریخی قوی، تئوری امواج الیوت میتواند راهنمای مفیدی در تحلیل بازار باشد. درک ساختار چرخه پایه (شامل موج محرکه و موج اصلاحی) و الگوهای رفتاری امواج در هر درجه، به پیشبینی نوسانات آتی بازار و اتخاذ معاملات هوشمندانهتر کمک میکند.