پرش به محتوا پرش به نوار کناری پرش به پاورقی

واگرایی چیست و چگونه از آن برای پیش‌بینی بازار استفاده کنیم؟

واگرایی‌ (Divergences) یکی از مفاهیم مهم در تحلیل تکنیکال است که به معامله‌گران کمک می‌کنند تا نشانه‌های احتمالی تغییر جهت روندها را شناسایی کنند. با استفاده از آنها، معامله‌گران می‌توانند نقاط بازگشت بالقوه بازار را شناسایی کرده و استراتژی‌های معاملاتی موثرتری ایجاد کنند. در این مقاله، به بررسی جامع انواع واگرایی‌ها، نحوه شناسایی و کاربرد آن‌ها در معاملات خواهیم پرداخت.

 

معرفی واگرایی‌ها و اهمیت آن‌ها

 

به طور کلی، واگرایی‌ها به سه نوع اصلی تقسیم می‌شوند: معمولی (Regular Divergence)، مخفی (Hidden Divergence)، زمانی (Time Divergence) و واگرایی‌ها زمانی رخ می‌دهند که جهت حرکت قیمت یک دارایی با جهت حرکت یک اندیکاتور تکنیکال هماهنگی ندارد. این ناهماهنگی می‌تواند نشانه‌ای از ضعف روند جاری و احتمال تغییر جهت باشد.

 

واگرایی‌های معمولی

 

واگرایی‌های معمولی زمانی اتفاق می‌افتند که قیمت یک دارایی به یک قله یا دره جدید می‌رسد، اما اندیکاتور مربوطه قادر به ثبت همان قله یا دره نیست. این نوع واگرایی‌ها نشان‌دهنده ضعف در روند فعلی و احتمال تغییر جهت آن هستند. واگرایی‌های معمولی به دو دسته تقسیم می‌شوند:

 

واگرایی معمولی مثبت (Regular Bullish Divergence):

 

این نوع واگرایی زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی در حال تشکیل یک کف پایین‌تر (Lower Low) باشد، اما اندیکاتور یک کف بالاتر (Higher Low) ثبت کند.
کاربرد: آن‌ها نشان‌دهنده ضعف در روند نزولی و احتمال آغاز یک روند صعودی است. معامله‌گران می‌توانند از این واگرایی به عنوان یک سیگنال خرید استفاده کنند.

یه عنوان مثال فرض کنید قیمت سهامی از ۱۰۰ به ۹۰ کاهش یابد و سپس به ۸۵ برسد، اما اندیکاتور RSI از ۳۰ به ۳۲ و سپس به ۳۵ افزایش یابد. این نشان‌دهنده افزایش فشار خرید در سطح پایین‌تر است و ممکن است به زودی یک روند صعودی شکل بگیرد.

 

واگرایی معمولی منفی (Regular Bearish Divergence):

 

واگرایی معمولی منفی (Regular Bearish Divergence) زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی به یک سقف جدید بالاتر (Higher High) دست پیدا می‌کند، اما اندیکاتور مربوطه موفق به ثبت سقف مشابهی نمی‌شود و یک سقف پایین‌تر (Lower High) را نشان می‌دهد. این می‌تواند نشانه‌ای از ضعف در روند صعودی فعلی باشد و به احتمال زیاد به آغاز یک روند نزولی منجر شود. معامله‌گران معمولاً این واگرایی را به عنوان سیگنالی برای فروش در نظر می‌گیرند.

برای مثال، تصور کنید قیمت یک ارز خاص ابتدا از ۱۰۰۰ به ۱۱۰۰ و سپس به ۱۲۰۰ واحد افزایش یابد، اما اندیکاتور MACD در همین بازه، از ۵۰ به ۵۲ افزایش یابد و سپس به ۵۱ کاهش یابد. این وضعیت نشان‌دهنده کاهش قدرت خریداران است و ممکن است نشان از آغاز یک روند نزولی در آینده نزدیک باشد.

 

معرفی واگرایی‌ها و اهمیت آن‌ها

 

واگرایی‌های مخفی

 

واگرایی‌های مخفی زمانی رخ می‌دهند که قیمت قادر به ثبت یک سقف یا کف جدید نباشد، اما اندیکاتور مربوطه این کار را انجام می‌دهد. این نوع بیشتر به عنوان نشانه‌هایی از ادامه روند فعلی تلقی می‌شوند و به دو دسته تقسیم می‌شوند:

 

واگرایی مخفی مثبت (Hidden Bullish Divergence):

 

این یک الگوی تکنیکال است که در تحلیل بازارهای مالی بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. این الگو زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی (مانند سهام، ارز دیجیتال) کف بالاتری را نسبت به کف قبلی ایجاد کند، اما اندیکاتور مورد استفاده (مثل RSI، MACD) کف پایین‌تری را ثبت کند.

به عبارت ساده‌تر: زمانی که قیمت سعی دارد به سمت بالا حرکت کند و کف‌های بالاتری را بسازد، اما اندیکاتور نشان می‌دهد که قدرت این حرکت رو به کاهش است، یک واگرایی مخفی مثبت شکل می‌گیرد. این تضاد بین قیمت و اندیکاتور، معمولاً به عنوان یک سیگنال خرید تفسیر می‌شود و نشان می‌دهد که احتمال ادامه روند صعودی بسیار زیاد است.

چرا واگرایی مخفی مثبت مهم است؟

 

  • تایید روند صعودی: این الگو به عنوان یک تاییدیه برای روند صعودی در نظر گرفته می‌شود. به این معنی که حتی اگر قیمت موقتاً کاهش یابد، احتمال بازگشت آن به روند صعودی بسیار زیاد است.

 

  • سیگنال خرید: این می‌تواند یک نقطه ورود مناسب برای خریداران باشد. زیرا نشان می‌دهد که قدرت خریداران هنوز هم قوی است و احتمال افزایش قیمت وجود دارد.

 

واگرایی مخفی منفی (Hidden Bearish Divergence):

 

وقتی قیمت یک دارایی سقف جدیدی پایین‌تر از سقف قبلی خود می‌سازد، به طور معمول انتظار داریم که اندیکاتورهای فنی نیز این روند نزولی را تایید کنند. اما در یک واگرایی مخفی منفی، این اتفاق رخ نمی‌دهد. در این حالت، در حالی که قیمت در حال کاهش است، اندیکاتورها سیگنالی مبنی بر تقویت روند صعودی می‌دهند. این تضاد بین حرکت قیمت و اندیکاتور، نشانه‌ای قوی از ضعف روند صعودی و احتمال ادامه روند نزولی است.

به عبارت ساده‌تر، مانند یک هشدار است که می‌گوید: احتیاط کنید! روند صعودی ممکن است به پایان رسیده باشد و بازار آماده یک حرکت نزولی جدید است.

فرض کنید شاخص S&P 500 پس از یک روند صعودی قوی، دو سقف پایین‌تر متوالی تشکیل می‌دهد. اما در عین حال، اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) به جای تایید این روند نزولی با تشکیل دو کف پایین‌تر، دو سقف بالاتر تشکیل می‌دهد.

 

 در این حالت، واگرایی مخفی منفی رخ داده است. این سیگنال حاکی از آن است که قدرت خریداران در بازار سهام ایالات متحده در حال افزایش است، در حالی که قیمت شاخص در حال کاهش است. این تضاد می‌تواند نشان‌دهنده یک حرکت اصلاحی موقت یا حتی یک تغییر روند قریب‌الوقوع به سمت صعودی باشد.

 

معرفی واگرایی‌ها و اهمیت آن‌ها

 

واگرایی‌های زمانی

 

واگرایی‌های زمانی نوعی دیگر از واگرایی‌ها هستند که در آن‌ها زمان‌بندی حرکات قیمتی و اندیکاتور با هم همخوانی ندارد. این نوع واگرایی‌ها می‌توانند نشانه‌ای از عدم تعادل در بازار و احتمال تغییرات قیمتی باشند.

 

واگرایی زمانی مثبت (Positive Time Divergence):

 

واگرایی زمانی مثبت (Positive Time Divergence) زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی در مدت زمان کوتاهی به یک سطح پایین‌تر می‌رسد، اما اندیکاتور مربوطه با سرعت کمتری به همان سطح می‌رسد یا در مدت زمان طولانی‌تری واکنش نشان می‌دهد.

این نوع اغلب نشان‌دهنده ضعف در روند نزولی است و احتمال بازگشت قیمت به سمت صعودی را افزایش می‌دهد.

برای مثال، اگر قیمت یک سهم طی چند روز به سرعت کاهش یابد و یک کف جدید را تشکیل دهد، اما اندیکاتورهایی مانند MACD یا RSI به آرامی به این کف واکنش نشان دهند، این می‌تواند هشداری برای احتمال بازگشت قیمت به سمت بالا باشد.

 

واگرایی زمانی منفی (Negative Time Divergence):

 

واگرایی زمانی منفی (Negative Time Divergence) زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی در مدت زمان کوتاهی به یک سطح بالاتر دست پیدا می‌کند، اما اندیکاتور مربوطه با سرعت کمتری به آن واکنش نشان می‌دهد و مدت زمان بیشتری طول می‌کشد تا به همان سطح برسد.

این نوع اغلب نشان‌دهنده ضعف در روند صعودی است و احتمال بازگشت قیمت به سمت روند نزولی را افزایش می‌دهد.

به‌عنوان مثال، اگر قیمت یک ارز دیجیتال به سرعت افزایش یابد و سقف جدیدی تشکیل دهد، اما اندیکاتورهایی مانند MACD یا RSI با تأخیر این حرکت را دنبال کنند، این زمانی می‌تواند هشداری برای بازگشت قیمت به سمت پایین باشد.

 

واگرایی‌های زمانی

 

نکات تخصصی برای استفاده از واگرایی‌ها

 

واگرایی‌ها به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند تحلیل تکنیکال، زمانی که به درستی مورد استفاده قرار گیرند، می‌توانند سیگنال‌های ارزشمندی را برای معامله‌گران فراهم کنند. با این حال، برای بهره‌برداری حداکثری از این ابزار، توجه به نکات زیر ضروری است:

تاییدیه با سطوح کلیدی: واگرایی‌هایی که در مجاورت سطوح حمایت و مقاومت قوی شکل می‌گیرند، اغلب از اعتبار بیشتری برخوردارند. این هم‌راستایی، نشان‌دهنده افزایش احتمال تغییر جهت روند است و می‌تواند اعتماد معامله‌گران را برای ورود به معامله جلب کند.

 

تحلیل چند‌تایم‌فریمی: بررسی آن‌ها در تایم‌فریم‌های مختلف (مانند روزانه، ۴ ساعته، ۱ ساعته و) به شما دید گسترده‌تری از بازار ارائه می‌دهد. این کار به شما کمک می‌کند تا سیگنال‌های کاذب را شناسایی کرده و اطمینان حاصل کنید که واگرایی مورد نظر، نشان‌دهنده یک تغییر روند پایدار است.

 

تلاقی چندین اندیکاتور: زمانی که واگرایی در چندین اندیکاتور مختلف به طور همزمان رخ دهد، احتمال تغییر جهت روند به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد. این تلاقی، سیگنال قوی‌تری را نسبت به واگرایی در یک اندیکاتور واحد ارائه می‌دهد.

 

 

نکات تخصصی برای استفاده از واگرایی‌ها

 

ترکیب با سایر ابزارها: برای افزایش دقت پیش‌بینی‌ها، بهتر است آن‌ها را با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند الگوهای نموداری، میانگین‌های متحرک و حجم معاملات ترکیب کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا یک تصویر جامع‌تر از شرایط بازار به دست آورید و تصمیمات معاملاتی بهتری اتخاذ کنید.

 

تنظیمات سفارشی و ابزارهای مناسب برای شناسایی

 

برای شناسایی دقیق‌تر آن‌ها، می‌توان از اندیکاتورهای مختلفی نظیر اندیکاتور RSI، اندیکاتور MACD، اندیکاتور استوکاستیک و اندیکاتور CCI استفاده کرد. همچنین، معامله‌گران می‌توانند تنظیمات اندیکاتور‌ها را بر اساس شرایط بازار تغییر دهند تا واگرایی‌های معتبرتری شناسایی کنند. به عنوان مثال، در بازارهای نوسانی ممکن است استفاده از تنظیمات کوتاه‌مدت برای اندیکاتورهای مومنتوم مناسب‌تر باشد.

 

نتیجه‌گیری و کلام آخر

 

واگرایی‌ها یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل تکنیکال هستند که به معامله‌گران کمک می‌کنند تا نقاط بازگشت احتمالی و ادامه روندها را شناسایی کنند. با درک انواع واگرایی‌های معمولی، مخفی و زمانی و کاربرد آن‌ها در تحلیل تکنیکال، می‌توانید سیگنال‌های معاملاتی بهتری را استخراج کنید و ریسک‌های خود را مدیریت نمایید. ترکیب واگرایی‌ها با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال و استفاده از تایم‌فریم‌های مختلف، می‌تواند دقت و کارایی استراتژی‌های معاملاتی شما را بهبود بخشد. امیدواریم این راهنمای جامع به شما در استفاده موثرتر از واگرایی‌ها کمک کند و به موفقیت شما در معاملات منجر شود.

 

سوالات متداول

 

چگونه می‌توان یک واگرایی را شناسایی کرد؟

برای شناسایی آن‌ها، باید نمودار قیمت را به همراه یک اندیکاتور (مانند RSI، MACD) بررسی کنید. اگر قله‌ها یا دره‌های قیمت و اندیکاتور در جهت مخالف هم تشکیل شوند، ممکن است یک واگرایی رخ داده باشد.

 

چه اندیکاتورهایی برای شناسایی آن‌ها مناسب هستند؟

اندیکاتورهای مومنتوم مانند RSI، MACD، Stochastic و CCI برای شناسایی واگرایی‌ها بسیار مناسب هستند.

 

آیا واگرایی‌ها همیشه به معنای تغییر روند هستند؟

خیر، همیشه به معنای تغییر روند نیستند. گاهی اوقات ممکن است یک واگرایی کاذب باشد یا نشان‌دهنده یک اصلاح موقت در روند باشد.

 

چگونه می‌توان اطمینان حاصل کرد که یک واگرایی معتبر است؟

برای اطمینان از اعتبار آن، بهتر است آن را با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند الگوهای نموداری، سطوح حمایت و مقاومت و حجم معاملات ترکیب کنید. همچنین، بررسی آن در تایم‌فریم‌های مختلف می‌تواند به شما کمک کند.

 

آیا می‌توان از واگرایی‌ها برای معامله استفاده کرد؟

بله، آنها می‌توانند سیگنال‌های ارزشمندی برای معامله‌گران فراهم کنند. با این حال، بهتر است آن‌ها را به عنوان یک ابزار مکمل در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنید.

پیام بگذارید